آیه نفی سبیلآیه ۱۴۱ نساء، درباره نفی هرگونه سلطه کافران بر مسلمانان که به آیه نفی سبیل معروف می باشد، بحث می کند. ۱ - تعریفبه آیه ۱۴۱ سوره نساء (به دلیل بخش آخر آیه) «آیه نفی سبیل» میگویند. ۲ - آیه مربوطه(الذین یتربصون بکم فان کان لکم فتح من الله قالوا الم نکن معکم وان کان للکافرین نصیب قالوا الم نستحوذ علیکم ونمنعکم من المؤمنین فالله یحکم بینکم یوم القیامة ولن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا)؛ " همانان که مترصد شمایند پس اگر از جانب خدا به شما فتحی برسد میگویند مگر ما با شما نبودیم و اگر برای کافران نصیبی باشد میگویند مگر ما بر شما تسلط نداشتیم و شما را از (ورود در جمع) مؤمنان باز نمیداشتیم پس خداوند روز قیامت میان شما داوری میکند و خداوند هرگز بر (زیان) مؤمنان برای کافران راه (تسلطی) قرار نداده است ". ۳ - نفی مطلق سلطه کفارکلمه «سبیل» از قبیل «نکره در سیاق نفی» است و معنای عموم میدهد. بنابراین، آیه هرگونه استیلا و سلطه کافران بر مؤمنان را ناشدنی میداند. امام خمینی در نگاه تفسیری خویش معتقد است هرگز خداوند سلطهای برای غیرمسلمان بر مسلمان قرار نداده است. به باور امام خمینی چون کلمه «سبیل» به معانی مختلفی مثل نصر، حجت در دنیا، حجت در آخرت، سلطنت اعتباری و سلطنت خارجی آمده است ولی ظاهراً کلمه سبیل فقط در معنای خودش که همان راه است در قرآن آمده است بنابراین آیه نفی سبیل به معنای نصر یا حجت به کار نرفته است بلکه قراردادن راه را مطلقاً نفی میکند. به باور امام خمینی خدای متعال بر زیان مؤمنان برای کافران راه و سلطهای قرار نداده است نه در عالم تکوین و نه در عالم تشریع. اما در عالم تکوین؛ زیرا خدای متعال پیامبرش و مؤمنین را با تاییدهای معنوی و صوری حمایت میکند و بهوسیله ملائکه کمک میکند و با وعده یاری موجب قوت و شدت و اطمینان لشکر اسلام میشود پس خداوند در عالم تکوین راههای زیادی را بر ضرر کافران، برای مؤمنان قرار داده است اما هرگز کافران را با هیچ تایید صوری و معنوی حمایت نکرده است… اما در مقام تشریع؛ خداوند برای کافران به زیان مؤمنین، سلطه اعتباری قرار نداده است مثلاً خداوند، پیامبر را ولی و سلطان مردم قرار داده و جانشین معصوم بعد از او که عالمان به احکام و امانتداران حلال و حراماند، سلطان قرار داده است. پس لازمه نفی سبیل مطلق، نفی همه راهها تکویناً و تشریعاً است. امام خمینی به طور مفصل و استدلالی در دو بُعد فقهی و سیاسی به قاعده نفی سبیل پرداخته است. امام خمینی بر اساس همین آیه نفی سبیل در اعتراض به لایحه کاپیتولاسیون فتوای تاریخی ضدآمریکایی را صادر کرد. [۸]
خمینی، روح الله، دانشنامه امام خمینی، ج، ص، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.
۴ - عدم سلطه تشریعیاین «جعل» میتواند هم «جعل تشریعی» باشد؛ همان گونه که برخی از فقها در مسائل مختلف فقهی برای عدم تسلط کفار بر مؤمنان از نظر حقوقی و حکمی به این آیه استدلال کردهاند، ۵ - عدم سلطه تکوینیو هم میتواند «جعل تکوینی» باشد؛ یعنی کافران از نظر سیاسی و فرهنگی و اقتصادی و از هیچ نظر بر افراد با ایمانی که ملتزم به لوازم ایمانشان هستند چیره نخواهند شد. ۶ - دلیل غلبه کفار بر مسلمینو اگر آنها بر مسلمانان پیروز میشوند به این دلیل است که بسیاری از مسلمانان وظایف و رسالتهای خویش را فراموش کردهاند. [۹]
صدرحاج سیدجوادی، احمد، دائرة المعارف تشیع، ج۱، ص۲۵۳.
[۱۱]
حجتی، محمد باقر، پژوهشی در تاریخ قرآن کریم، ص۹۹.
۷ - پانویس
۸ - منبع• فرهنگنامه علوم قرآنی، برگرفته از مقاله «آیه نفی سبیل». • دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی. ردههای این صفحه : آیات الاحکام | اسامی آیات و سور | دیدگاه های تفسیری امام خمینی | فقه | قرآن شناسی
|